چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد(مبانی قرانی کرامات اولیاء)
مبانی قرآنی کرامات اولیاء
چکیده:
کرامات اولیا، امری است که گرچه در عرفان از ارزش معرفتی چندانی برخوردارنیست، اما گویا مسئلهای است که هماره عرفان را دستخوش دشواریهای بسیار نموده است. حرف نهایی در مبانی این مسئله را باید از دهان قرآن و زبان سنت شنید.
کرامت، مفهومی همزاد با معجزه و ولایت، مقامی فراتر از نبوت است و هر کدام با خردهکاریهای خود با اینکه در بیشتر نگاشتههای عرفانی، بابی را به خود اختصاص دادهاند اما بدین بخش از جستار یعنی «مبانی قرآنی» آن پرداخته نشده است. فاعل کرامت، عارفِ به ولایت رسیده در سفر دوم از چهار سفر روحی است اما نه بهگونهی مستقل و از خویش، که به حکم و قدرتی که موهوب خداوندی است. معجزه از پیامبر صادر میشود و همراه با تحدی است اما کرامت از ولیّ خدا صادر میگردد و مبارزهای فرانمیخواند. فیالجمله، عارفان و فیلسوفان و متکلمان مذاهب مختلف اسلامی، این امر را پذیرفتهاند. پایهها و پلههای نردبان رسیدن به این نیروی تکوینی در قرآن کریم عبودیت به معنای فراگیرش، و معرفتی است رهآورد آن بندگی، که به نام بخشی از دانش کتاب، همهی علم کتاب و اسمای خداوندی بدان اشارت رفت. این نردبان، او را به قرب حق شکوه میدهد، سالک را به جایگاه ولایت تکوینی - و نیز تشریعی- بار میدهد. وی را مجرای فعل حق، در میان خلق و بر خلق میکند و بندهی صاحبِ ولایت، در این صورت توانا بر انجام کار خارق عادت میشود. آنگاه است که او خلیفه، و خداوند بلندمرتبه، مستخلفعنه است. انجام کار خارق عادت از دید قرآن، شدنی است بلکه این کتاب سترگ، نمونههای پرشماری با گونههای مختلف را در خود گنجانده است اما همه را به اذن حق میداند و توحید و فاصلهی میان خالق و مخلوق را به کمتر از بیکران نمیشناسد. مخْلص سخن اینکه قرآن سازوکاری دست میدهد تا دیگران هم بتوانند آنچه مسیحا میکرد را به منصّهی ظهور درآورند گرچه که در هیچ جای قرآن هرگز کرامتی را از نگاه معرفتی به سنجه نگذاشته است. اینها و ریزهکاریهای میان گفتارها که همه، پرسشهایش به پیشگاه وحی برده شده و در بضاعت نگارنده، پاسخ خود را یافته است چیزی است که پژوهش پیش رو را تکنگاری در این موضوع گردانیده است.
|
کلید واژهها: کرامت، ولایت، ولی، عبودیت، بخشی از دانش کتاب، دانش همهی کتاب، آموختن اسما، خلافت، گونه های خرق عادت.
- ۹۴/۰۴/۱۴